مدیریت بحران به ساز و کار اندیشیده شده ای گفته میشود که به صورت چرخه ای ، پیش، هنگام و پس ازوقوع سانحه، با هدف کاهش آثار و عوارض آن انجام میگیرد.
((زلزله یک بلا نیست بلکه یک پدیده طبیعی است که نا آگاهی ما ازآن بلا می سازد))
مقام معظم رهبری
مقدمه:
بادی سرد می وزد و با آهنگی ملایم و سوزناک فرا رسیدن فصل زمستان رانوید می دهد .
طولی نمی کشد که به نرمی بارش برفی نرم را بر سر و روی شهرمان احساس میکنیم. آسایش خیال در کنارخانواده و در خانه ای گرم و ایمن ، زمستان را بسیار لذت بخش جلوه گر می سازد. در این هنگام تمام هم و غممان رفع نیازهای احتمالی است که ممکن است پیش از این فکری به حالشان نکرده باشیم. در این هوای سرد به شدت سرگرم زندگیمان هستیم که به ناگاه زمین به ظاهر سفت زیر پایمان تکانی به خود میدهد. ترس در دلمان می ریزد. ناگاه در انبوهی از مشکلات گرفتار می شویم. به یادمان می افتد که ای کاش پیش از این فلان کار را در تدبیر خود میگنجاندیم.
در این هنگام ممکن است بعضی از ما ناخود آگاه از وضعیت به وجود آمده عصبانی شده و به دنبال مقصر بگردیم. در خیالمان هر کسی ممکن است متحمل تقصیر شده باشد جز خودمان!
این درست است که نهاد های اجرایی پیش از به وجود آمدن هر بحرانی باید تدابیر خاص خود را در این زمینه به کار ببرند. اما آیا میتوان در چنین مواقعی همه چیز را به گردن مدیریت اجرایی انداخت و دست و پا بسته از یاد آوری نقش خویش در مدیریت بحرانی که در آن گرفتار آمده ایم غافل شد؟
مثلا همین برف زمستانی و گرفتاریهای ناشی از آن را در نظر بگیرید. استفاده از گاز نکته بسیار مثبتی است.اما چه کسی تضمین میکند که این جریان مطلوب و دلنشین گاز همچنان ادامه داشته باشد؟ اصلا مگر جز این است که با اولین تکانی که زمین به خود میدهد وبا اولین ترکی که سطح سرد خیابانها برمی دارد، این خطوط حیاتی ، زیر ساختهای ارتباطی و لوله های انتقال انرژی هستند که ابتدا دچار مشکل میشوند.
نگه داشتن یکی از وسایل گرمازای قدیمی نظیر کپسول گاز یا چراغ نفتی که مقداری نفت در آن باشد ؛ فکر عاقلانه ای به نظر می رسد.
اصولا عقل حکم می کند که برای مقابله با چنین روزهای مبادایی از قبل فکری کرده باشیم و بر مبنای تجربیات سالهای دور و یا اطلاعاتی که از منابع علمی موثق به دست آورده ایم برنامه جایگزینی برای روز های غیرعادی دست و پا کرده باشیم.
بله سخن این است. این که برای پیش گیری از گرفتار شدن در چنین وضعیتهای دشواری چه باید کرد؟ چگونه میتوان به گونه ای برنامه ریزی نمود که با حداقل هزینه و هدر دادن منابع برای روزهای مبادا نیزفکری کرده باشیم؟
پاسخ به این پرسش را در سطح فردی و خانوادگی ((فکر روز مبادا)) و در سطوح اجتماعی ((مدیریت بحران)) یا به عبارت بهتر ((مدیریت پیش از بحران)) نام نهاده اند.
مدیریت بحران:
تعریف: مدیریت بحران به ساز و کار اندیشیده شده ای گفته میشود که به صورت چرخه ای ، پیش، هنگام و پس ازوقوع سانحه، با هدف کاهش آثار و عوارض آن انجام میگیرد.
چرخه مدیریت بحران به طور کلی چهار مرحله دارد که هر یک به مراحل کوچکتری تقسیم می شوند. مراحل کلی به اختصار عبارتند از:
1) مرحله کاهش اثرات ( mitigation ):
در این مرحله با مطالعه و برسی حوادث مشابهی که قبلا روی داده اند، همچنین با برسی مردم شناسانه و جامعه شناسانه نقاط ضعف و قوت جامعه هدف و با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی ، پتانسیلها و ظرفیتهای محلی از قبیل منابع آب، غذا، امکانات بهداشتی_ درمانی، فضا های قابل استفاده برای اسکان موقت و برقراری بیمارستانهای صحرایی، راههای مواصلاتی و راههای جایگزین و... اقدام به برنامه ریزی اولیه یا برطرف کردن نقصهای موجود در برنامه های پیشین مینمایند.
در ادامه بر مبنای برنامه ریزی های صورت گرفته در راستای کاهش اثرات مخرب حوادث احتمالی اقداماتی انجام می شود.
2)مر حله آمادگی( prepardnes ):
در این مرحله نیز با در نظر گرفتن بحرانهای پیشین و با هدف افزایش توان پاسخ به بحران آینده برای افزایش سطح آمادگی تلاش میشود. سامانه فرماندهی بحران تشکیل و حیطه مسولیتها و شرح وظایف دقیق افراد و سازمانهای مسول به خوبی مشخص شده و بارها در شرایط شبیه سازی شده تمرین میشود. امکانات موجود و مورد نیاز ارزیابی شده و منابع اضطراری مشخص یا تامین میگردند.
3)مرحله پاسخ به سانحه( respons ):
این مرحله حساس ترین و سریعتری مرحله در مدیریت بحران است که در لحظه شروع بحران آغاز و در کوتاهترین زمان ممکن باید خاتمه یابد. پاسخ به بحران برای افراد با گریز و پناه شروع می شود و برای سیستم فرماندهی بحران با تشکیل جلسه در ((اتاق بحران)) و ((ارزیابی اولیه)) انجام میشود. تیم ارزیابی که قبلا مشخص شده و آموزش دیده اند باید در کوتاهترین زمان ارزیابی تقریبا دقیقی از وضعیت موجود ، وسعت جامعه آسیب دیده و امکانات اولیه مورد نیاز برای نجات جان مصدومان را ارایه نماید. اولین تصمیمات اجرایی بر مبنای نتایج این ارزیابی گرفته خواهند شد. در بیست و چهار ساعت نخست ، عملیات امداد و نجات مصدومان نسبت به سایر عملیاتها از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است.
4)مرحله باز یابی و باز توانی جامعه آسیب دیده:(recovery)
این مرحله آخرین ، طولانی ترین و پرهزینه ترین مرحله مدیریت بحران است که از پایان عملیات امداد و نجات وبا آوار برداری از مناطق آسیب دیده آغاز و تا زمان باز سازی کامل و بازگشت مردم منطقه به زندگی عادی ادامه می یابد. باید این نکته را در نظر داشت که هر قدر این مرحله طولانی تر باشد اتلاف منابع و هزینه ها بیشتر و آسیب های روانی و اجتماعی به وجود آمده در سطح جامعه جدی ترخواهد بود. هرچند که باز گشت به وضعیتی که دقیقا مشابه شرایط پیش از بحران باشد به طور قطع ناممکن است اما با در نظر گرفتن ساختار سنتی جامعه باید تلاش شود وضعیت جدید تا حد امکان به گذشته شبیه باشد.
نکته بسیار مهم:
یک نکته کلیدی و قابل توجه در فراگرد مدیریت مناطق بحران زده، توجه به عملیات ثبت و ضبط دقیق کلیه برنامه های اجرایی و مراحل پیدایش، توسعه و خاتمه بحران است.
ثبت دقیق برنامه ریزی ها و اقدامات انجام شده در مراحل پیش از بحران( کاهش اثرات و آمادگی) و نیز ادامه ثبت فعالیتها و اقدامات انجام شده توسط اشخاص حقیقی، گروهها و سازمانهای دولتی و غیر دولتی ، داوطلبان،امدادگران و سایرین ، درست همزمان با عملیات پاسخ به سانحه ، توسط یک تیم ماهر و کار آزموده بسیار مهم است. چرا که مدیریت بحران در واقع یک چرخه است که در آن با خاتمه یک بحران برنامه ریزی برای مواجهه با بحران بعدی بر مبنای اطلاعات و دانش به دست آمده از بحران قبلی شروع می شود. با این حساب در دست داشتن اطلاعات قابل اعتماد و جامع از مکانیسم عمل حادثه و عکس العمل متقابل جامعه آسیب دیده و گروهها و سازمانهای امداد رسان بی فایده نیست.
در ICS یا ((سامانه فرماندهی بحران)) که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته یک سیستم رایج و قابل قبول برای برای مقابله با سوانح بزرگ به شمار می رود، علاوه بر چهار بخش اصلی (برنامه ریزی،تدارکات وترابری،مالی و عملیاتی) یک واحد ویژه و مستقل به نام ((واحد مستند ساز)) پیش بینی شده است که مستقیماً تحت نظر فرمانده بحران قرار دارد و موظف است تا در هر شرایطی مستندات لازم در باره روند فعالیتهای امدادی را در قالب، فیلم ،عکس، مصاحبه، نوشتار وغیره تهیه، آنالیزو ارائه نماید.
همیشه در روزهای سخت و نفس گیر عده ای پیدا میشوند که با ایثار و از خود گذشتگی سهم بیشتری از فعالیتهای موثردر زمینه نجات جان دیگران را به خود اختصاص می دهند در مقابل افرادی سود جو و فرصت طلب هم هستند که با بی رحمی و قساوت تنها به فکر به دست آوردن مطامع خویش هستند. یک فایده دیگر فعالیت گروه مستند ساز شناسایی حد اکثری چنین افرادی است تا در شرایط عادی به نحو احسن از آنها تقدیر شده و یا متناسب با جرم یا قصوری که انجام داده اند مجازات شوند.
اعطای مدال و عناوین افتخاری به افرادی که در سوانح و بحرانها افتخار آفریده اند ، راه حلی مناسب و موثر برای ترغیب جامعه به انجام چنین خدماتی به نظر می رسد.
نتیجه گیری:
کوتاه سخن اینکه با توجه به اینکه پیشگیری همیشه و در همه حال کم هزینه تر، موثر تر و مقدم بر درمان است. در فرایند مدیریت بحران نیز خواه در سطح فردی و خانوادگی ویا در سطوح کلان ملی و منطقه ای، توجه به دو مرحله کاهش اثرات و پیش گیری بسیار مهمتر و موثر تر از مراحل بعدی است و تا جایی می تواند ادامه یابد که در اثر وقوع یک بلای طبیعی اصلاً بحرانی به وجود نیاید که لازم باشد به آن پاسخی داده شود. به امید آنروز که وقوع مرگ و معلولیت در اثر حوادث طبیعی و غیر طبیعی به خاطره ای در ذهن تاریخ مبدل شود.
منوچهر سروش
تکنسین فوریتهای پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
کارشناس مدیریت امداد در سوانح
برخی منابع استفاده شده عبارتند از:
مدیریت بحران در نواحی شهری/دکتر مجید عبدالهی
برنامه ریزی و ارزیابی سوانح / دکترحسینی جناب
قانون طرح جامع امداد و نجات مصوب 1382 مجلس شورای اسلامی
دبیرخانه ستاد پیشگیری و مدیریت بحراندر حوادث طبیعی و سوانح غیر مترقبه کشور 1384