«گلبانگ زبان سعدی بر بام جهان»
سعدی شاعری عارف و حکیمی حاذق، سیاستمداری سیّاس وادیبی دانشور است، که آوازه سخن او و فحوای کلامش، گستره زمان و مکان را درنوردیده و اندیشه اندیشمندان جهان را متأثر از سخن خویش نموده است، او به راستی استاد سخن است، چه این که هم به لحاظ شکل و هم در قاموس محتوی یکی از والاترین جایگاه ادبی و خرد ورزی جهان را به خود اختصاص داده است.
سعدی صدای سخن مردم است، او به زبان همه مردم در همه ازمنه سخن گفته است، وی نیک می داند، چوپانی که از پس گله در دشت ها روان است، چه وظیفه ای دارد و چه توقعی ، هر دو را پاسخ می گوید:
” گوسفند از برای چوپان نیست بلکه چوپان برای خدمت اوست”
کفش دوز عوام بازاری چون سخن از کفش تنگ به میان می آید، می گوید:
” تهی پای رفتن به از کفش تنگ”
به راستی سعدی صدای سخن مردم است که این باور عوام را در اندیشه هزار توی خود با عالی ترین مضامین معنا و شکل مطرح می کند. حکیم اشراقی، عارفی که غرق عالم وحدت وجود است و جهان را سراسر مظاهر کمال و جمال حضرت حق می بیند، فشرده افکار خود را به این بیت می فهماند :
“به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست”
کودک دبستانی می خواند: “
بر سر لوح او نوشته به زر جور استاد به ز مهر پدر”
و پیر الهی می فرماید:
” خوشا حال شوریدگان غمش اگر زخم بینند اگر مرهمش”
آیا به راستی این سخنان در زمان و مکان خاصی می تواند ساکن باشد؟ یا باید بر بال اندیشه ها تا اقصی نقاط عالم به پرواز درآمده و روح تشنگان جویای معرفت و عشق را سیراب نماید.
شیخ اجّل آوازه ای جهان شمول دارد، زیرا جنس سخن او آنقدر برجسته و تابناک است که هر انسان متفکر و صاحب اندیشه ای را تحت تأثیرواژگان صیقل خورده خود می نماید:
“سعدیا خوشتر ازحدیث تو نیست/ تحفه روزگار اهل شناخت”
“آفرین بر زبان شیرینت / کاین همه شور در جهان انداخت”
بنابراین طبیعی است که سایر ممالک، متأثر از کلام دلنشین او قرار گیرند وآثار این دانشمند برجسته ایرانی را به زبان کشور خود ترجمه کرده تا از این فیض عظیم و خوان گسترده ادب و تربیت، تدبیر و حکمرانی، خرد ورزی و اندیشیدن، مردم داری و روش زندگی و … مردمان سرزمین خود را ارتزاق نمایند.
«بنابراین، اگر اروپاییان تفکر سعدی را ارج می نهند و هر روز چاپ های بیشتری از آثار او به بازار عرضه می کنند، به این دلیل است که مضامین زندگی و مفاهیم تربیتی به شیوه های گوناگون در گلستان و بوستان موج می زند، غزل های سعدی هم به قدری استوار است و ساده می نماید که تمام مقلدان پس از او را به اشتباه انداخته است، این که سعدی رفتارهای آدمی را در قالب حکایت ها و بیت های نافذ می آورد و سعی در اصلاح و تغییر آن در جهت تعالی بشر دارد و به عبارتی دیگر، برای او مطرح است، مورد توجه قرار می گیرد.
در میان ده ها دانشمند و ادیب که متأثر از سخن سعدی ، یا آثار او را ترجمه کرده اند و یا در معرفی این شخصیت کم نظیر ایرانی همت گماشته اند شاید ویکتور هوگو برجسته ترین آن هاست. ویکتور هوگو، قائد رمانتیک های فرانسه، از اولین شخصیت هایی بود که تحت تأثیر سعدی و دیگر شاعران و نویسندگان شرق، خاصه ایران، کتاب شرقیات خود را به رشته تحریر در آورد .با وجودی که هوگو زبان فارسی نمی دانست، اما دوستانی مانند ژول مول و ارنست فوئینه داشت که تجربه ها و اطلاعات آنها را درکارمی کرد و ازآنها بهره می برد. سعدی عارفی آگاه است که سراسر جهان را اعضای یک پیکر می داند، لذا اوجوهرفکر، خود را در گفتار شیخ می یابد:
“بنی آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش زیک پیکر اند”
” چون عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضو ها را نماند قرار”
صوفی وارسته، در شور و جذبه و حال، شیخ شیراز را پیشقدم می بیند که
می فرماید :
“جهان پر سماع است و مستی و شور / ولیکن چه بیند در آیینه کور”
” پریشان شود گل به باد سحر / نه هیزم که نشکافدش جز تبر”
آری این جنس سخن که تعالی انسان را در دنیای فانی اینقدر برجسته
می سازد، حرف و کلامی عادی نیست که متفکران جهان از کنار آن به سادگی رد شوند.
رالف والدو امرسن، بزرگ ترین ادیب و شاعر آمریکا، که مشرب فلسفی خاصی دارد، به سعدی ارادت بسیار می ورزد و در سده نوزدهم میلادی قطعه دلنشینی به نام سعدی نوشت و در توصیف سعدی و گلستان او چنین می گوید :سعدی به زبان همه مردم جهان سخن می گوید و گفته های او مانند سخنان هومر، شکسپیر، سروانتس و مونتنی همیشه تازگی دارد.
سعدی، ای هورای پارس!
“ای سراینده سرشار از فهم و بینش انسانی ای حکیم خندان ای هوراس پارس آنجا که کودکان می آموزند خواندن را و بزرگان می آموزند حکمت را به هم آمیخته ای موعظه را با شادی چنانکه از خواندنش خیال افسون می شود و به شیوۀ شیرین بیانش معانی بر دل می نشیند که جامه ای ساده بر تن دارد و به بزمی دل می رباید و عزیز می کند لطیفۀ معنا را و لطیف می کند طنز بی پروا را”
سال ۱۷۷۴ م سه تن از خاورشناسان به شرح زیر آثاری را از سعدی منتشر کردند که همچنان بر شهرت او افزود
۱- افسانه های اخلاقی و داستان های شرقی توسط آبه بلانشه،
۲- تمثیل های منتخب از گلستان با بستری از گل ها توسط استفن سولیوان،
۳-اشعاری متضمن ترجمه هایی از زبان های آسیایی، اثر سر ویلیام جونز.
سعدی و آندره ژید
در روزگار آندره ژید سعدی در اروپا و خاصه در فرانسه شهرت داشت ،با اینکه ژید در حوزه مفاهیم بیشتربه حافظ توجه داشت، اما از سعدی هم بی بهره نبوده است. سعدی شاعری است که در مدرسه نظامیه بغداد درس خوانده و با شیوه های وعظ و نصیحت پردازی مألوف است. از سوی دیگر آندره ژید چندان با وعظ و نصیحت رویخوش ندارد و این در حالی است که نمودهایی از گلستان را در شعر او می توان دید، او مانند سعدی در گلستان، کتاب خود را با نام خدا آغاز می کند و سخن بسیار شاعرانه ای بر زبان می آورد که “ناتانائل، آرزو مکن که خدا را جز همه جا، در جای دیگر بیابی “
در دیباچه گلستان، سعدی می فرماید:
” عاکفان کعبه جلالش به تقصیر عبادت معترف که ما عبدناک حق عبادتک و واصفان حلیۀ جمالش به تحیرمنسوب که «ما عرفناک حق معرفتک”
گر کسی وصف او ز من پرسد / بی دل از بی نشان چه گوید باز
عاشقان کشتگان معشوقند / برنیاید ز کشتگان آواز
در پایان باید معترف بود که چگونه توان آب دریایی بیکران را با ظرف های اندک کشید، سخن سعدی بزرگ، هم مصداق همین است و باید هزاران برگ در عظمت تعالی اندیشه، پختگی گفتار و صلابت واژگان در آثار سعدی به رشته تحریر درآورد، اما به مصداق سخن ماندگار خود حضرت شیخ :
“دست ما کوتاه و خرما بر نخیل”
امید که بیشتر بتوانیم قلمرو بی مثال اندیشه و شعر سعدی را واکاوی نماییم.
علیرضا شهرستانی