اهدای عضو از فرد عزیزی که هیچگاه به زندگی باز نمیگردد یک تصمیم بزرگ است، این تصمیم به فرد دیگری فرصت زنده ماندن و دوباره نفس کشیدن میدهد و در این صورت است که فرهنگ بخشش و بخشندگی در بالاترین معنای خود نمود پیدا میکند.
در سالهای اخیر اهدای عضو افرادی که مرگ مغزی شدهاند بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته و برای ترویج آن فرهنگ سازی شده است.
قلب، کلیه، کبد، روده و پانکراس را از فرد مبتلا به مرگ مغزی قابلیت اهدا دارد و این اقدام آنقدر مهم است که ۳۱ اردیبهشت همزمان با سالروز صدور فتوای امام خمینی(ره) در ارتباط با جایز بودن پیوند اعضا به عنوان «روز اهدای عضو، اهدای زندگی» نامگذاری شده است.
با وجود گزارشهای متعددی که خبرگزاری ایرنا در مرکز کرمانشاه به منظور ترویج فرهنگ اهدای عضو درج کرده ولی با وجود برگزاری برنامهها و پویشهای مختلف برای بالا بردن این فرهنگ خداپسندانه، وضعیت پیوند اعضا در استان کرمانشاه رضایت بخش نیست.
تنها یک خانواده برای اهدای عضو رضایت داد
بنابر گفته مسوول واحد پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، از ابتدای سال ۹۹ تاکنون حدود ۴۰ بیمار مرگ مغزی در استان داشتیم ولی تنها یک خانواده راضی به اهدای عضو شد.
در این مدت، حدود ۳۵۰ مورد کاهش سطح هوشیاری بیماران بررسی شد که از این تعداد فقط ۴۰ بیمار مرگ مغزی تشخیص داده شدند.
در سال ۹۸ نیز اعضای ۱۲ فرد مرگ مغزی به بیماران نیازمند اهدا شده بود که باز هم آمار قابل توجهی نیست.
همه باید بدانند فردی که بنا به تشخیص پزشکان به مرگ مغزی مبتلا شدهاند قابل بازگشت به حیات نیستند و در این صورت خانواده بیمار دو راه دارد یا باید بیمار مبتلا به مرگ مغزی را خاک کند و یا به اهدای اعضای بدن او رضایت دهد.
امیدی که به قیمت جان دیگری تمام شود
عوامل متعددی در کاهش فرهنگ اهدای عضو در استان کرمانشاه دخیل است امید واهی و خوشبین بودن خانواده ها به بازگشت بیمار مبتلا به مرگ مغزی، هراس از اهدای عضو، عواطف والدین و خانوادهها نسبت به فرزند، ناآگاهی از تفاوت فرد به کمارفته و فرد مبتلا به مرگ مغزی، بی اطلاعی از حکم شرعی این اقدام همه و همه در عدم و یا تاخیر در تصمیم گیری برای ترویج این فرهنگ تاثیرگذار است.
گاه برخی خانوادهها آنهم در استانی که مملو از طوایف و قبایل متعدد است از حرف مردم ناآگاه در این باره هراس دارند و بعضی دیگر به دنبال شایعات و بی اطلاعی ها براین باورند که سود مالی در پشت این اقدام برای برخی نهفته است.
بنابرگفته کارشناسان، در کشور ما بین ۶ تا ۹۰ ساعت طول میکشد تا خانواده بیمار مبتلا به مرگ مغزی برای رضایت اهدای عضو رضایت دهند.
برخی بر این باورند که اگر به بیمار خود که بنابه دستور قطعی پزشک مرگ مغزی شده است، فرصت دهند شاید معجزه ای رخ دهد و شاهد بازگشت مجدد او به زندگی شوند.
چنین بی اطلاعی و خوشبینی غیرعلمی تنها موجب از دست رفتن فرصت طلایی برای اهدای عضو خواهد شد چرا که بعد از اعلام مرگ مغزی، تنها ۴ تا ۷ روز برای پیوند اعضا وقت باقی است در غیر این صورت هر روز که بگذرد یک عضو از فرد به فساد خواهد رسید.
کودک، پیر و جوان های متعددی در استان وجود دارند که در بستر رنج و بیماری افتاده و در لیست طویل پیوند اعضا قرار دارند در حالیکه هر فرد مبتلا به مرگ مغزی میتواند ناجی جان هشت نفر باشد.
به دنبال پیگیریهای دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سالیان اخیر بستر و شرایط احیای بخش جراحی و پیوند کلیه و راه اندازی بخش قلب، فراهم شده تا خانواده بیماران مرگ مغزی متقاضی پیوند، به دیگر استان ها همچون شیراز و تهران نروند و متحمل هزینه بالا نشوند.
مرگ مغزی، کما نیست
بین فرد مبتلا شده به مرگ مغزی با فردی که به کما رفته است، تفاوتهای بسیاری وجود دارد.
ساقه مغز در بیماران مرگ مغزی به دلیل نرسیدن اکسیژن و یا جریان خون به مغز تخریب شده و فرد عکس العمل نخاعی خود را از دست میدهد ولی بیمارانی که به کما رفتهاند تنها بخشی از عملکرد مغز خود را از دست داده علاوه بر اینکه دارای عکس العمل نخاعی هستند ساقه مغزی سالمی دارند و تنها ارتباط خود را تا مدتی با دنیای بیرون از دست میدهند.
تبلیغات رسانهای، استفاده از تجربیات دیگران و هم افزایی با خانواده افراد مبتلا به مرگ مغزی، بالا بردن بینش علمی، تاکید مستمر علمای دینی بر انجام این کار خداپسندانه در محافل مذهبی و عمومی میتواند موجب تشویق بیشتر مردم نوع دوست و ایثارگر برای جان بخشی و اهدای زندگی شود.
فرهنگ سازی در زمینه «مرگ مغزی = مرگ» و «تشویق به دریافت کارت اهدای عضو» از مهمترین معیارها برای بالابردن میزان رضایت و نجات جان بیماران است.
زهره کریمزاده