دکتر محمد اسماعیل اکبری/ استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
سلامت معنوی بعد فراموش شده سلامت قطعاً همه ما شاهد توکل و توسل بیمارانمان به ذات حق تعالی و معصومین (سلام ا... علیهم اجمعین) بودهایم و بسیار شنیدهایم که بیماران آگاهانه و با اعتقاد همه چیز را به حضرت حق واگذار میکنند و طلب شفا از او مینمایند. اما اگر از ما بپرسند چه جایگاهی برای شفای بیماران در ابعاد معنوی قایل هستیم، تقریباً باید اذعان کنیم که مستند علمی برای آنها تهیه نکردهایم و اصولاً نمیدانیم و یا نمیتوانیم از میزان تاثیر اعتقادات مذهبی و معنوی بر سلامت مطلع شویم و آن را به کار گیریم. این نقصان امروز بیش از همیشه در ساختار مدیریت سلامت نمایان شده است. به همین جهت دنیای پیشرفته، پیش قراول بهرهگیری از این ابعاد شفا بخش شدهاند و ما شاهدمقالات متعددی از جهان غرب و یا کشورهای پیشرفته آسیایی (به ویژه ژاپن و هندوستان) در این زمینه هستیم...
سالهای طولانی بود که سازمان جهانی بهداشت برای سلامت 3 بعد تعریف میکرد مشتمل بر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی که البته بعد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را نیز شامل شده، اما بیش از 15 سال است که به دلیل اهمیت موضوع بعد سلامت معنوی به عنوان یکی از ستونهای چهار گانه سلامت مورد تایید و تصویب قرار گرفته است.
امروز سلامت را زندگی سالم و کامل در ابعاد فیزیکی، روانی، اجتماعی، معنوی و اکولوژیک میشناسیم. این ابعاد بر هم تاثیر گذار و دینامیک هستند و سلامت کامل بدون تأمین همه آن ابعاد حاصل نخواهد شد، اما متاسفانه مدیریت سلامت جهانی سلامت را یک بعدی تصور کرده و تنها آن را در بعد جسمی مورد عنایت قرار داده است. در نتیجه سردمداری سلامت به متخصصان رشتههای پزشکی سپرده شده و اسباب سلامت هم قرصها و کپسولها و آمپولهایی که الزاما قادر نخواهند بود سلامت جامع را بر مردم هدیه کنند قلمداد شده است. این نقطه ضعف بزرگ مدیریت سلامت در جهان امروز است که تنها جامعه پزشکی را به دلیل ضعف دیداری و پنداری خود مسوول سلامت مردم معرفی کرده و از خیل عظیم عوامل و افراد موثر بر سلامت چشمپوشی کرده است. بدیهی است بعد جسمی که ملموسترین بعد سلامت است آسانتر میتواند در دام تجارت و جهالت نیز گرفتار شود؛ آن چنان که امروز اندیشههای سوداگرانه راهبری سلامت مردم را تا حدود زیادی در اختیار گرفتهاند.
به تازگی در مجامع علمی موضوع و بحث عوامل اجتماعی موثر بر سلامت
(Social Determinants of Health) نیز سر از خاک بیرون آورده، نتوانسته است بهطور معنیداری بعد معنوی را که از اهم ابعاد است برای سلامت تعریف و تبیین کند.
احتمالاً دلیل این نقاط ضعف، سردمداری مدیریت سلامت در جهان توسط کسانی است که ابعاد معنوی و اثرات آنها را خوب نشناخته و توان برنامهریزی برای آنها نداشتهاند. لهذا این وظیفه دینداران سلامتنگر جهان است که این شبهه را تا حدی روشن و تبیین کنند که بتواند تامینکننده سلامت جامعه باشد و احتمالاً کشور ما که بر مبنای اعتقادات معنوی و حاکمیت دینی بر پا شده است تکلیف سنگینتری در این زمینه دارد.
ورود معنویت به سلامت
آنچه در نوشتههای بینالمللی برای تامین ابعاد مختلف سلامت تعریف میکنند، تقسیم این ابعاد در دو جایگاه فردی و جمعی است، در جایگاه فردی ابعاد جسمی، روانی، احساسی و معنوی اهمیت دارد و در جایگاه جمعی، ابعاد اکولوژیک و جغرافیا، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و بازهم بعد معنوی اهمیت پیدا میکند. یعنی کم کم بحمدا... بعد معنوی چه در جایگاههای فردی و چه در ابعاد جمعی جای خود را در مستندات علمی سلامت پیدا کرده است، اگر چه هنوز در ابعاد عملی به طور معنیداری وارد نشده است. آنچه در این مستندات دیده میشود، این است که اعتقادات مذهبی و دیدگاه معنوی مثل تطبیق فرد با عارضه و بیماری
(Adaptation or copying) و قبول بیماری به عنوان سرنوشتی که رقم خورده است و توکل و توسل توانسته است اثرات مثبتی بر بیماریهایی چون سرطانها، اعتیاد، قلب و عروق و معلولیتها داشته باشد، در حالی که اضطراب و عدم پذیرش و تطبیق موجب بروز اشکالات مشخصی در شناخت و درمان بیماریها میگردد.
این رفتارهای علمی میتواند ترجمهای از آیات کریمه قرآن مجید همچون: «الا به ذکر الله تطمئن القلوب»، یا «و من یتوکل علی الله فهوحسبه» باشد که احتمالاً مدیریت سلامت به ویژه در جامعه اسلامی از اهمیت این جایگاه عاجز مانده و این امر مربوط به دیروز و امروز نیست، بلکه آنچه احساس میشود، در فردا و فرداها هم ادامه خواهد داشت.
دین و مذهب در اشکال مختلف بر سلامت تاثیرگذار هستند، به این معنی که اثرات مستقیم بر سیاست و سیاستگذاران و تصمیمسازان جامعه دارند و میتواند آنها را وادار کند که در تأمین سلامت مردم توجه جدی داشته باشند.
ما مستند بسیار قوی در این زمینه در قرآن داریم (و من احیاها فاکانما احیا الناس جمیعا) اما نتوانستهایم به خوبی از فرامین و حکم الهی بهره بگیریم، در حالی که ابعاد سیاسی و اقتصادی و... توانسته است آنقدر قوی عمل کند که حکم الهی اثربخشی لازم را در ذهن تصمیم سازان نداشته باشد.
مصونیت با دین
از طرف دیگر دین و معنویت شکل دهنده رفتارهای فرد در زندگی و اجتماع نیز میباشد و بهرهگیری از این توان میتواند فرد را در برابر بسیاری از بیماریها مصون و جامعه را ایمن نماید که قطعاً در جهان امروز به دلایل مختلف به خوبی مورد توجه واقع نشده است.
متاسفانه در ایران تحقیقی که بتواند میزان اعتقاد مردم را به معنویت مذهبی در اصلاح نارساییهای سلامت نشان دهد ارایه نشده است، اگر چه در ظاهر قضیه این امر کاملاً معنیدار است.
همچنین در کشورهای اسلامی نیز تحقیقات قابل قبولی برای ابراز این مساله پیدا نشد، اما در تحقیقات بینالمللی که در جوامع غیر مسلمان صورت گرفته است اطلاعات جامعی دیده میشود. در یکی از این مستندات معلوم شد که 90 درصد افراد بالغ به عالم غیب و وجود حضرت حق تعالی اعتقاد دارند. بیش از 70 درصد مردم مذهب را عامل موثری در زندگی خود میدانند. این اعداد معرف سرمایههای بزرگی هستند که کاملاً از دیدگاه مدیران امور اجتماعی مغفول ماندهاند.
در مطالعه دیگری که روی بیماران بستری در بیمارستان انجام شد 77 درصد بیماران انتظار دارند پزشکان معالج مسایل معنوی را در فرآیند درمان آنها مد نظر قرار دهند و 37 درصد آنها انتظار دارند که پزشکان به طور مکرر اعتقادات مذهبی را مطرح کرده و بیماران را به توجه به آنها دعوت کنند. اگر به این تقاضای بزرگ اجتماعی توجه کنیم مطمئناً لازم میدانیم از این سرمایه در سلامت مردم در ابعاد مختلف پیشگیری، تشخیص و درمان و توان بخشی استفاده کنیم. سلامت معنوی، متفاوت از سلامت روحی و روانی و اجتماعی است، اگر چه تامین آنکه منبعث از اعتقادات غیر مادی است میتواند روی همه این زمینهها تاثیر بگذارد.
لازم به ذکر است که اصطلاح سلامت روحی، لفظ مناسبی نیست، زیرا روح از ذات باریتعالی است (قل الروح من امرربی) و دچار خدشه و بیماری و نقصان نمیشود. آنچه ما لمس میکنیم اشکالات روانی است که باید در بعد سلامت روان فردی و جمعی برای آن برنامهریزی کرد، اما سلامت معنوی، ناشی از اعتقادات است، ناشی از ارتباط انسان با خالق خود میباشد، ارتباط با قدرتی که کاملا فراتر از قدرتهای شناخته شده مادی است.
این ارتباط در ادبیات دینی ما به خوبی در الفاظ توکل و توسل و تسلیم معنی شده است، اما ما نتوانستهایم ارزش آن را در قالب مقالات علمی به دیگران نشان دهیم. Spirit که معنی لطف را در ادبیات بینالمللی دارد، لغت لاتینی است به معنی «نفس» و معنویت (spirituality) به معنی احساس ارتباط با چیز پاکی است که فراتر از یک شخص و یا قدرت شناخته شده است. این معنویت معرف «هدف» و «معنی» در زندگی انسانها است.
تعریف جدید از مرگ
اثر معنویت در سلامت به دلیل زیر ساختارهای فردی و اجتماعی که ایجاد میکند از شروع بیماری و عوامل موجود آن تا مرگ تاثیرگذار است.
شناخت ابعاد معنوی حیات حتی میتواند، تعریف جدیدی از مرگ را برای بیمار ایجاد کند که با هیچ ساختار توان بخشی معمول نیز حاصل نمیشود. به عنوان مثال در اسلام مرگ نوعی خلقت است که حتی قبل از حیات خلق شده است (خلق الموت و الحیات لیبلوکم ایکم احسن عملا) تا بهترین رفتارها را تبیین کند.
چنین تعبیری از مرگ آسانترین راه قبول آن (copying) است، اما جامعه پزشکی ما به دلیل کم شناسی که از اثر سلامت معنوی در فرآیند بیماری و مرگ دارد، بازهم مرگ را در قالب قرصها و آمپولها و سرمها خلاصه میکند که خیلی از مولفههای علمی و اجتماعی بهدور است. در حالی که به عنوان مثال تبیین آیه شریفه «انا لله و انا الیه راجعون» به تنها میتواند زحمات گروه پزشکی را به حداقل برساند و آنچه را دست نایافتنی است، حاصل و به بیمار خود و خانواده او کمک کند.
مقدمهای برای تحقیق
در تحقیقی که دانشگاه مک گیل کانادا برای کیفیت زندگی انجام شده است، مهمترین عوامل موثر در آن را ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی، جنسی شناخته است، اما موضوع معنویت را به عنوان زمینه اصلی در همه این ابعاد موثر قلمداد کرده است و آن را پیش زمینه کیفیت زندگی مناسب شناخته است. اگر چه معنویت روی کمیت زندگی نیز تاثیر گذار است و بهطور طبیعی در جامعه شاهد طول عمر بیشتر افراد معنوی هستیم، اما برای اثبات این مدعا تحقیقات پیچیده زیادی لازم است صورت گیرد. این مقدمه اگرچه تبیین اهمیت سلامت معنوی را مینماید، اما برای پیاده سازی آن به مولفههایی احتیاج است مثل بهرهگیری از متخصصان دین و معنویت، بهرهگیری از متخصصان پزشکی و پیراپزشکی معتقد بر معنویت و دنیای باقی، طراحی ساختار کلینیکی برای پاسخگویی بر این بعد از سلامت در ابعاد بستری و سرپایی و یا اقدامات عمومی سلامت مثل ارتقای سلامت و پیشگیری. توقف روی معنای آیه شریفه «و ننزل من القران ما هو الشفاء و رحمه للمومنین و لا یزید الظالمین الاخسارا» خود به تنهایی میتواند چگونگی بهرهگیری از این مولفه معنوی را برای کشورهای اسلامی (حداقل) نشان دهد.
بدیهی است این توجه و عملکرد نیازمند راهکارها و سازو کارها و افراد متخصص میباشد، آنهایی که این آیه شریفه را از عمق جان قبول دارند: «و اذا مرضت فهو یشیفین.»
منبع: سپید